معماری در جهان اسلام یکی از بزرگترین جلوههای ظهور یک حقیقت هنری در کالبد مادی بشمار میرود. از لحاظ تاریخی معماری اولین هنری بشمار میآید که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار نموده، از طرف مسلمانان مورد استقبال قرار گیرد. معماری اسلامی بعنوان یکی از موفقترین شیوههای معماری در تاریخ معماری جهان قابل بازشناسی است. در یک نگاه جامع نگر میتوان پیوستاری ارزشمند و پویا را در بناهای اسلامی باز شناسی کرد که موجب شده تمامی آنها در قالبی واحد با عنوان معماری اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرند.
ویژگیها
معماری اسلامی، شیوهای از معماری است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی بوجود آمده و دارای چند ویژگی است: معماری جهان اسلام:
- همان گونه که از نام بر میآید این گونه از معماری شامل معماری گسترهای از جهان میشود که ما با عنوان جهان اسلام میشناسیم. معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای برخی ویژگیهای مشترک شدند.
- گستره مکانی
- در گستره مکانی جهان اسلام شامل:هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، فلسطین، مصر، تونس، الجزایر، مراکش (مغرب) رواج داشتهاست.
- گستره زمانی
گستره زمانی معماری جهان اسلام را میتوان از سالهای اولیه ظهور اسلام تا پیش از گستردگی عام معماری مدرن دانست. با این حال نمیتوان این گسترگی و نقش اثر گذار در معماری را در همه مناطق یکسان دانست. به عنوان نمونه «چنین نقشی در مصر» از سال ۹۲۵ (قمری) به وجود آمد.
تاریخچه
هنر اسلامی تقریباً با روی کارآمدن سلسله «امویان» در سال ۴۱ هـ. ق و انتقال مرکز خلافت امویان از مدینه به دمشق، پدید آمد. با این انتقال، هنر اسلامی ترکیبی از هنر سرزمینهای همسایه بویژه ایران گردید.
فتح اسلامی ایران در قرن هفتم منجر از معماران اولیه اسلامی به قرض گرفتن و اتخاذ بسیاری از سنتها و روشهای امپراتوری فارسی افتاده؛ بنابراین معماری اسلامی از قرض معماری ایرانی و میتواند برخی از آنچه به نام گسترش و تکامل بیشتر از معماری ایرانی.
در ایران و آسیای مرکزی، طاهریان، سامانیان، غزنویان، و غوریان تلاش برای قدرت در قرن دهم، و هنر یک عنصر حیاتی این رقابت بود. شهرهای بزرگ، ساخته شدهاند، مانند نیشابور و غزنی (افغانستان)، و ساخت و ساز مسجد بزرگ اصفهان (که ادامه خواهد داد، متناسب و شروع میشود، بیش از چند قرن) آغاز شد. معماری تدفینی نیز کشت شده است.
معماری اسلامی و یا معماری مسلمین؟
تنها پس از فتوحات و آشنایی اعراب با تمدن ایران و روم بود که مساجد با تأثیر از معماری و مهمتر از همه «معماران» این تمدنها، به گونهای دیگر توسط «معماران تازه مسلمان» ساخته میشد و آنها بودند که اولین بذر «معماری اسلامی» را در سرزمینهای خود میافشاندند. با توجه با احکامی نظیر حرمت ساخت کاخ در اسلام، مذمت اشرافی گرایی و اسراف، مذمت فاصله گرفتن رهبران جامعه اسلامی از مردم و غیره، و مقایسه آن با معماری رایج در تمامی ادوار خلفای اسلامی ازخلیفه سوم عثمان تا حکومت و امپراطوری عثمانی، این نکته را نشان میدهد که کاخ سازی (با توجه به حرمت ساخت آن) در تمامی ادوار در زمینه معماری اسلامی رواج داشته است و اگر واقعاً بخواهیم از لحاظ دینی به آنها بنگریم، بناهایی نظیر قصرالحمرا در اسپانیا، کاخ اخیضر در شام و تمامی دارالخلافهها را نبایست در زمره معماری دینی و اسلامی لحاظ کرد، حال آنکه هرکدام از این بناهای یاد شده سمبلی از هنر و تعالی معماری اسلامی به شمار میآیند؛ و شاید این تعریف، که ما «معماری اسلامی» نداریم ولی واجد «معماری مسلمین» هستیم، میتواند به عنوان فصل الختام این بحث در نظر گرفته شود (صادق رشیدی فرد - روزنامه ابتکار ۴ خرداد 1394).[۳] حال در جدول ذیل به بررسی سنخیت دو واژه «معماری» و «اسلام» میپردازیم تا ببینیم چه سنخیتی بین این دو وجود دارد: اسلام/ معماری ۱- موجودیت آن قائم به شخص (به وسیله بعثت پیامبر اکرم (ص))/ موجودیت آن قائم به جمع و حرکتی است تاریخی ۲- منصوب امر خداوند/ تجربهای بشری ۳- در همه جا ثابت/ متغیر، متناسب با اقلیم، فرهنگ و جغرافیا ۴- هدف آن برقراری مکارم اخلاقی و تطبیق داشتههای بشری با دین / هدف آن ایجاد سرپناه در وهله اول، و پس از آن کارایی و زیبایی (صادق رشیدی فرد - روزنامه ابتکار ۲۳ خرداد 1394).[۴]
معماری اسلامی کشورهای عربی از قرن پنجم تا هفتم هجری
در میان شهرهای جهان عرب، دمشق و بغداد که در قرون اولیه هجری و در زمان امویان و عباسیان مرکز قدرت بودند با سقوط خلافت عباسی از دایره قدرت خارج شدند و آثار معماری و شهر سازی بجا مانده از قرون اولیه هجری به عنوان اوج شکوفایی هنر و معماری اسلامی این سرزمینها در دوره زمانی مورد بحث باقی ماندو در دورههایی از جمله مغول مورد تهاجم واقع شدند. این سرزمینها در سالهای اتی تحت سلطه امپراتوری عثمانی واقع شده و الگوی رایج خود را با الگوی هنر عثمانی در آمیختند. (رک. مک ایودی، ۱۳۶۷)
در شمال آفریقا به عنوان سرحدات غربی جهان اسلام (و واقع شدن در مرزهای کشورهای مسیحی) الگوی خاصی در معماری اسلامی خصوصاً مساجد این سرزمین حاکم بودکه سالیان سال رایج بوده و از آنجا که انتقال قدرت در این سرزمین روند ارامتری داشته، منحنی سینوسی ایران را که شامل لشکرکشیها و ویرانیها و بازسازیهای شتاب زده بوده است، تجربه نکرده است؛ لذا معماری و شهرسازی منحنی رشد آرام و بدون انقطاع را طی نموده است. در زمان فاطمیان و ایوبیان الگوی غالب مساجد شمال آفریقا شبستانهای ستون دار سنگی با پلانهای مربع شکل، قوسهای عمدتاً نعل اسبی شکل و تزیینات سنگی بوده است. (رک. هیلن براند، ۱۳۸۳٬۸۴ و ۹۲ و ۹۳)[۶]
پس از ایوبیان در دوره مملوکان مصر، نظام سیاسی خاصی بر مصر حاکم شد. در نظان مملوکی که نظام حاکمیت بردهها بر سرزمین مصر بوده است، سلطان از بردههایی که اسلام آورده و اصول نظامی را تحصیل و به خدمت نجبای بلندپایه درآمده بودند انتخاب میشدند. از آنجا که داراییهای سلطان به فرزندانش تعلق نمیگرفت، از این رو بسیاری از مملوکان به نوعی از معماری روی آوردند تا از بقایای ثروت خود اطمینان یابند. بر اساس شرع پول و املاکی که برای بنیادی مقدس به ودیعه نهاده میشد (وقف) از مصادره شدن مصون میماند. از این رو بسیاری از مملوکان به تأسیس چنین بنیادهایی پرداختندو نسل هایشان از قیمان و مواجب گیران ان مؤسسهها شدند. این بنیادها موسسههای مذهبی شامل مقبره بانی، مسجد، بیمارستان و ... بودندکه از جمله انها میتوان مجتمع قلاوون اشاره کرد. (رک. بلر، ۱۳۸۱، ۸۵)
مکاتب
نقد معماری اسلامی
ایرادی که برخی بر معماری اسلامی وارد کردند، این است که این نوع معماری کارکردهای ایستایی و سکون را به طرز برجسته نمایان نمیسازد؛ در حالی که در معماری اسلامی «سکون» هم حالت ظاهری دارد و هم حالت باطنی. به عنوان مثال، اگر در نقوش اسلیمی و کنده کاریهای مقرنس و کندویی شکل و گچ بریهای تزئینی این بناها دقت کنیم، میبینیم تمام این عناصر دست در دست هم دادهاند تا حالتی از «در» و «گوهر» را نشان دهند تا به نظر سبک و شفاف برسند..
کاربری بناها
مطالعه دربارهٔ معماری ایران، نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها، شهرها، جادههای کاروانی، مناطق کویری، گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت داشتهاند.
اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار میشود، که بدانیم در ساختههای این دوره به کاربرد مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقهبندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم.
بطور کلی بناهای دوره اسلامی را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد:
- الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد، آرامگاهها، مدارس، حسینیهها، تکایا، و مصلیها.
- ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها، کاخها، کاروانسراها، حمامها، بازارها، قلعهها و آب انبارها.
در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی، مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است.
کاربریها مسجد، آرامگاه، مدرسه، کاخ، کاروانسرا تشابه عملکردی در گستره جهان اسلام دارند.
کاخها
احداث کاخها در ایران به گذشتههای بسیار دور بازمیگردد. مفهوم امروزی کاخ با مفهوم این کلمه در گذشته متفاوت است. در گذشته بناهایی منفرد با نوعی معماری برتر از دیگربناها احداث میگردید که کاربردهای متعددی داشت؛ مثلاً، ممکن بود زمانی به عنوان معبد و نیایشگاه و گاه به جای قلعه دفاعی و سرانجام برای سکونت حکمرانان استفاده شود (چغازنبیل). بتدریج ماهیت این بناها تغییر یافت و کاخها یاقصرها در ایران مقر حکومت سلسلههای مختلف شد؛ برای مثال در زمان هخامنشی تخت جمشید، در زمان اشکانی کاخ آشور، در زمان ساسانی تیسفون و کسری و سروستان را میتوان نام برد. در دوره اسلامی اینگونه بناها بتدریج برای سکونت و امور حکومتی استفاده گردید.
از صدر اسلام کاخ یا بنای با شکوهی که در مقیاس برتر ساخته شده باشد، به جای نمانده است. شیوه معماری کاخ العمره و کاخ المشتی ـ که در زمان امویان احداث گردید و بقایای آن هنوز پابرجاست ـ از شیوه هنری عهد ساسانی اقتباس شده است.
از زمان صفوی احداث کاخها وارد مرحله تازهای شد و در پایه تختهای سهگانه آنها (تبریز، قزوین و اصفهان) نمونههای جالب توجهی ساخته است. کاخهای چهل ستون، هشت بهشت و عالی قاپوی اصفهان، صفی آباد بهشهر، فین کاشان و فرخآباد ساری از مهمترین نمونههای شیوه معماری عهد صفویان هستند. ایجاد کاخها به همین شیوه تا عهد نادرشاه (مانند کاخ خورشید کلات) و عهد قاجار (مانند کاخ صاحبقرانیه و شمسالعماره) ادامه یافت. کاخها در ایران نقشههای گوناگونی داشته است: برخی کوشک مانند بودهاند (مانند هشت بهشت صفی آباد), بعضی نقشه مربع و مستطیل داشتهاند و برخی چند ضلعی بودهاند. مهمترین مسئله در ساختن کاخها، بویژه از عهد صفوی به بعد، تزیین با کاشیکاری، گچبری، آیینه کاری و سنگ کاری است.
کاروانسراها
ساخت کاروانسرا با توجه به اوضاع اجتماعی، اقتصادی و مذهبی، از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است. به طور کلی کاروانسراها به دو گروه برون شهری و درون شهری تقسیم میشوند.
توسعه راههای تجارتی و زیارتی باعث شده که در بین جادههای کاروانی در سراسر کشور کاروانسراهایی برای توقف و استراحت کاروانیان بنا شود. موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی در ایران از علل ازدیاد و گسترش این بناها بوده است. در ایران به فاصله هر چهار فرسنگ(۲۶ کیلومتر) کاروانسرایی برای استراحت بنا شده است. زیارت شهرهای مذهبی مانند قم، مشهد و کربلا باعث شده بود تا کاروانسراهای متعددی در مسیر جادههایی که به این شهرها منتهی میشود، احداث گردد (در مسیر خراسان بزرگ، غرب به شرق، کرمانشاه و مشهد). این راه ارتباطی مهم از غرب به شهرهای مذهبی نجف و کربلا و از شرق به حرم حضرت رضا (ع) در مشهد متصل میشده است. همچنین در زمان صفوی برای رفاه حال زائران، کاروانسراهایی در این مسیر بنا شده که در حال حاضر بقایای پنجاه کاروانسرا باقی است.
معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنوع است. معماران با توجه به موقعیت اقلیمی سرزمین ایران، کاروانسراهایی با ویژگیهای گوناگون احداث کردهاند. در ساخت کاروانسراهای برون شهری از نقشههای چهار ایوانی، دو ایوانی، هشت ضلعی، مدور، کوهستانی و نوع کرانه خلیج فارس استفاده شده است. در احداث کاروانسراها مانند مساجد و مدارس بیشتر از طرح چهار ایوانی استفاده شده و اتاقهایی در اطراف حیاط، برای استفاده مسافران ساخته شده است. برخی از کاروانسراها با شیوههای آجر کاری، گچبری و کاشیکاری مزین شدهاند (مانند رباط شرف خراسان، کاروانسرای سپنج شاهرود و مهیار اصفهان).
حمامها
حمامها از دیگر بناهای غیر مذهبی ایران است که در شهرها و روستاهای مختلف احداث شده است. در ادیان مختلف آیین شستشو، غسل و تطهیر از اهمیت ویژهای برخوردار است. طبق مدارک موجود توجه به پاکیزگی و طهارت در ایران زمین به دوران قدیم حتی پیش از زرتشت میرسد؛ بنابراین نیاز بشر به محلی برای شستشو و تطهیر، موجب احداث حمامها شده است. طبق مدارک باستانشناسی از جمله قدیمیترین حمامها، حمامی در تخت جمشید از دوره هخامنشی و حمامی در کاخ آشور متعلق به دوره اشکانیان است.
بعد از ظهور اسلام، پاکیزگی ـ بویژه غسلهای متعدد و وضو برای نمازهای پنجگانه ـ در زندگی روزمره مسلمانان از اهمیت ویژهای برخوردار شد تا جایی که سخن پیامبر اسلام: «النظافه من الایمان» شعار هر مسلمان گردید.
در شهرهای اسلامی حمامها در گذرگاههای اصلی شهر، راسته بازارها و کاخهای حکومتی طوری ساخته میشد که برای تأمین آب بهداشتی و خروج فاضلاب مشکلی پیش نیاید. شاید بتوان گفت حمامها پس از مسجد و مدرسه یکی از مهمترین بناهای شهری محسوب میشدند.
فضای اصلی هر حمام، شامل بینه، میان در و گرمخانه بود. به این ترتیب که هر یک از فضاهای فوق به وسیله راهرو و هشتی از فضای دیگر جدا میشد تا دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضای مجاور تنظیم شود. کف حمامها از سنگ مرمر و دیگر سنگها پوشیده شده بود، ازاره حمام با سنگ و کاشی تزیین میشد. از جمله تزیینات داخلی حمامها آهکبری به صورت ساده و رنگی بوده است (مانند حمام گنجعلیخان کرمان، کردشت میانه و خسرو آقا اصفهان).
قلعهها
آغاز خانهسازی بشر همواره با اندیشه دفاع در برابر دشمنان همراه بوده است و قلعهها مظاهر بارز اندیشه دفاعی انسان هستند.
به طور کلی قلعهها به دو گروه عمده تقسیم میشود: قلعههای کوهستانی و قلعههای دشت. همانطور که در معرفی کاخها گفته شد، از یک بنا ممکن است استفادههای گوناگونی شود. از قلعه نیز در موقع آرامش و صلح به عنوان کاخ استفاده میشد. با این توضیح تخت جمشید را، با توجه به طراحی آن، میتوان یک قلعه دانست. همچنین از تخت سلیمان در تکاب آذربایجان غربی ـ که مکانی مقدس بوده ـ گاهی به عنوان نیایشگاه و زمانی به عنوان کاخ استفاده میشده است.
بزرگترین و مستحکمترین قلعههایی که در ایران بنا شده، متعلق به فرقه اسماعیلیه است. این قلعهها در بلندیهای رشته کوههای البرز بنا شدهاند (مانند الموت، لمبسر، گردکوه، سارو و امامه).
معماری اینگونه قلعهها جنبه نظامی و دفاعی داشته و طرح و نقشه آنها ویژگیهای گوناگونی دارد. قلعهها در صعب العبورترین بلندیهای کوهستانی بنا میشدند و چون طرح و نقشهای از پیش آماده نداشتند، طراح یا معمار حصارها، برجها، اتاقها و ورودیها را با توجه به موقعیت طبیعی صخرهها، احداث میکرد. به این علت اغلب قلعههای کوهستانی دارای طرح هندسی مشخص نبودند. مصالح ساختمانی قلعهها بیشتر قلوه سنگ و آجر، و ملاط آن ساروج و آهک بود.
قلعههایی که در دشت برای محافضت از کاروانها و یا برای استفاده سربازان بنا میشد عمدتاً طرح هندسی مشخص داشتند و دارای نقشههای مربع، مستطیل، چند ضلعی و مدور بودند. این قلعهها دارای برج و بارو بودند و مصالح ساختمانی آنها نیز از آجر و خشت بود (مانند قلعه گلی ورامین، میان گاله گرگان، قوشچی ارومیه و قلعه کهنه کرمانشاه).
در قرن دوازدهم هجری ایجاد قلعه در گذرگاهها به شیوه گذشته متوقف شد و پاسگاهها و سربازخانههایی به شیوه جدید احداث گردید. همچنین در کرانه خلیج فارس قلعههایی با سبک معماری غربی ساخته شد (مانند قلعههای هرمز، خارک، قشم و بندر عباس).
آب انبارها
موقعیت اقلیمی مناطق مختلف ایران تأثیر زیادی در ابداعات معماری این سرزمین داشته است. از روزگاران کهن در کنار طرحهای عمده تأمین آب مانند ایجاد قنات و ساختن سد، به ذخیرهسازی آبهای زمستانی و مصرف آن در فصلهای کمآب و خشک سال نیز توجه شده است و «آب انبار» را به همین منظور بنا کردهاند. قدیمیترین نمونه به جای مانده، منبع ذخیره آب معبد چغازنبیل در خوزستان از دوره هخامنشی است.
آب انبارها به دو گروه کلی عمومی و خصوصی تقسیم میشوند. از نظر معماری آب انبارها شامل منبع ذخیره آب، پوشش منبع، بادگیر و هواکش، راه پله، پاشیر و سردر تزیینی و کتیبه هاست که در اشکال گوناگون مکعب، مستطیل، استوانهای و چند ضلعی ساخته شدهاند.
مصالح ساختمانی آنها سنگ و آجر، شفته آهک و ساروج است. تعدادی از این آب انبارها با آجر و کاشی تزیین شدهاند (مانند آب انبارهای قزوین، ده نمک سمنان و پنج بادگیر یزد).
بازارها
سابقه ایجاد بازار در ایران به روزگاران بسیار دور بازمیگردد. طبق مدارک تاریخی بازار در بسیاری از شهرهای قبل از اسلام یکی از عناصر مهم شهری بوده است
پس از اسلام، گسترش شهرهای اسلامی و افزایش ارتباطات اجتماعی، ازدیاد راههای کاروانی، توسعه کاروانسراها و تبادلات اقتصادی موجب شکل گرفتن فضای بازرگانی و تولیدی موسوم به بازار شد. در شهرهای اسلامی بازار محور اصلی و مرکز اقتصادی شهر بوده و انبارهای مهم، مراکز تولیدی، مراکز توزیع کالاهای گوناگون و مبادلات پولی در آن جای داشتند.
بازارها بیشتر در امتداد مهمترین راههای اصلی شهر ساخته میشدند و در اغلب موارد راسته بازار شاهراه اصلی شهر نیز بود که مهمترین و شلوغترین دروازهها را به مرکز شهر متصل میکرد (مانند بازار سلطانیه، بازار اصفهان و بازار نایین). در بیشتر شهرهای اسلامی مسجد جامع در کنار بازار قرار داشت.
دکانها در دو سوی راسته اصلی و راستههای فرعی قرار داشتند. برخی از راستهها به عرضه کالاهای مخصوص اختصاص داشت؛ مانند بازار بزازها، کفاشها، زرگرها و آهنگرها. کاروانسراهای درون شهری ـ که قبلاً مورد بحث قرار گرفت ـ اغلب در پشت دکانهای بازار قرار داشت و به وسیله راهرو یا فضای کوچک به بازار مرتبط میشد. بسیاری از سراها دو طبقه ساخته میشدند و همه آنها دارای حیاط مرکزی بودند.
طول بازارها اندازه مشخص و معینی نداشت و به نسبت وسعت شهر و رونق بازار متفاوت بود. طول راسته اصلی در شهرهای کوچک و متوسط در حدود چند صد متر و در شهرهای بزرگ، بیش از یک کیلومتر بود و عرض بازارها بین پنج تا ده متر بوده است.
در ساختمان بازارها از بهترین مصالح و شیوههای معماری استفاده میشد. ستونها و دیوارها بیشتر از سنگ و آجر بود و برای پوشاندن سقف از گچ و آجر استفاده میکردند. برای پوشاندن دهانههای بزرگ مانند چهار سوها و تیمچهها از گنبد و کاربندی استفاده میشد. پشت بام بازارها هم بیشتر با کاهگل پوشانده میشد؛ زیرا کاهگل هم عایق حرارتی بود و هم عایق رطوبتی. کف بازارها اغلب خاکی بود که در اثر گذشت زمان کوبیده و محکم میشد. البته گاهی از سنگ وآجر برای پوشاندن کف بازار و حجرهها استفاده میکردند.
به هر حال، بازار یکی از مهمترین بناهای عمومی شهرهای گوناگون است که در وهله اول برای عرضه، تولید، تبادل و خرید و فروش کالا شکل گرفت، ولی بعدها کارکردهای متعدد فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد. رشد و رونق اقتصادی منجر به پیدایش انواع بازار شد که از میان آنها میتوان از بازارهای ادواری، بازارهای روستایی، بازارهای ثابت، بازار بین راهی و بازارهای شهری نام برد.
عناصر تشکیلدهنده معماری اسلامی
هر بنای دوره اسلامی چه بنای مذهبی، مانند مسجد و مدرسه و چه غیر مذهبی، مانند کاروانسرا و کاخ از فضاهای گوناگون تشکیل میشود و گاهی نیز ممکن است فضای تازه به صورت الحاقی به بناهای دیگر اضافه شود؛ مثلاً مناره یا منار در مسجد و مدرسه که جزیی از بناست و به طور مجزا هم کاربرد دارد.
بادگیر
معماران و استادکاران ایرانی با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی مناطق گوناگون ایران شیوههای معماری را در شهرهای مختلف توسعه بخشیدند؛ همانطور که به دلیل سرما ایجاد بناهای فاقد میانسرا در آذربایجان متداول بوده، ساختن بادگیر نیز در مناطق کویری رواج داشته است.
سالیان بس دراز، بادگیر یکی از اجزای مهم بناها در نواحی گرم و خشک ایران بوده است. هر بادگیر شامل برجهای تهویه بر فراز ساختمان است. در بالای هر برج یک رشته دهانههای عمودی وجود دارد که در مقابل بادهای وزان قرار گرفته و برای گرفتن نسیم و هدایت آن به اتاق همکف یا زیرزمین که رطوبت را از یک حوض آب اخذ میکند، تعبیه شده است.
در شهرهای کویری ایران مانند کاشان، یزد و کرمان از بادگیر در بناهای مختلف به نحوه مطلوب استفاده شده است. در بعضی بناها حتی چندین بادگیر ساخته شده (مانند آب انبار پنج بادگیر یزد). نوعی دیگری از بادگیر وجود دارد که در مناطق گرم و مرطوب جنوب کشور استفاده میشود و فرق عمدهای که با بادگیرهای مناطق گرم و خشک دارد این است که بادگیر در منطقه مرطوب فقط کار خو را از طریق جابجایی هوا انجام میدهد. یعنی اینکه دیگر مثله بادگیرهای منطقه گرم و خشک در پایین بادگیر فاقد حوض میباشد. به این دلیل در آن منطقه از حوض آب استفاده میشود که اولاً رطوبت ساختمان را در آن منطقه محیا سازد و ثانیاً گرد و غباری که با هوا وارد میشود، نیز بطریق حوض بر طرف میشود. کاربرد دیگر بادگیر این میباشد که زمانی که جریان باد برقرار نیست بعنوان دودکش عمل میکند و هوای گرم داخل خانه را به بیرون هدایت میکند.
پله
گرچه پله یک اثر معماری مهم به حساب نمیآید، ولی کاربردهای سودمندی در معماری دارد. راه پلههای مارپیچ داخل منارهها و پلههایی که به بامها و فضاهای داخلی و خارجی بنا و به پاشیرهای سراشیبی آب انبارها منتهی میشود از اهمیت ویژهای برخوردارند. همچنین پلهها، راههای ارتباطی مفید به طبقه دوم یا پشت بام به شمار میروند. در بعضی از بناها پلهها علاوه بر کاربرد ارتباطی، وسیله سبک کردن حجمهای ساختمانی نیز هستند (مانند بنای تایباد خراسان). مدرسه غیاثیه خرگرد دارای هشت دستگاه پله است. همچنین مسجد کبود تبریز پلههایی در شش قسمت دارد که دو دستگاه پله به نمای اصلی متصل است و چهار دستگاه در گوشههای گنبد خانه یا شبستان قرار دارد که به طبقه دوم متصل میشود. مصالح ساختمانی پلهها اغلب آجر است.
سردابه
تعداد بسیاری از آرامگاهها مدفن اصلی شخصیتی مذهبی یا سیاسی هستند که زیر طبقه همکف ساخته میشدند. از آنجا که طبقه همکف باید محلی برای زیارت یا مراسم مذهبی میداشت، معمولاً محل تدفین را در طبقهای پایینتر از سطح زمین میساختند. احداث سردابه بیشتر در آرامگاههای ناحیه شمال و آذربایجان مرسوم بوده است.
از قرن هشتم هجری به بعد نصب ضریح چوبی در روی مزارها به صورت سمبلیک متداول شد. صندوقهای چوبی منبت کاری شده نام بسیاری از درودگران هنرمند را برخود دارد.
روشهای ساخت و تزیی
به طور کلی آگاهی ما از نحوه ساخت، طراحی و سایر امور ساختمانی دوره اسلامی بسیار کم و محدود است. بدون شک ایجاد بناها، چه مجموعههای مذهبی و چه غیر مذهبی، مستلزم آگاهی از علومی چون هندسه، ریاضی و طراحی بوده است و استادکاران طی قرون متمادی با بهرهگیری از علوم، توانستهاند شاهکارهایی در هنر معماری به وجود آورند. متأسفانه در متون تاریخی دوره اسلامی مطالب مهم و تصاویر چندانی در مورد چگونگی ایجاد بناها به چشم نمیخورد. تنها نمونههای قابل ذکر دو نقاشی منسوب به بهزاد، با تاریخ ۸۷۲ هجری، در ظفرنامه و خمسه نظامی است. این نقاشیها در حال حاضر در دانشگاه هابکینز آمریکا نگهداری میشوند و در آنها نحوه ساخت مسجد جامع تیمور و همچنین کاخ خورنق به شیوه مینیاتور به تصویر کشیده شده است. در این نقاشیها تا حدودی تزیینات و ابزار و ابزار و وسایل معماری مرسوم آن روزگار مانند داربست، گونیای چوبی، اره، خط کش، بیل، تیشه، ماله، نردبان، و … و همچنین مصالح ساختمانی مانند سنگ، آجر، گچ، ملاط و کاشی و مراحل اجرای ساختمان نشان داده شده است.
برخی محققان بر این عقیدهاند که علت فقدان مطالب سودمند دربارهٔ معماران دوره اسلامی و روشهای طراحی و ساختمانی آنها، این است که معماران در مقایسه با شاعران، فیلسوفان و مورخان، کمتر مورد توجه بودهاند. البته این رأی درست به نظر نمیرسد؛ زیرا در ادوار مختلف نیاز همگان به معمار و استادکاران ساختمانی برای ایجاد محلهای مسکونی، تجاری و عبادی امری مسلم بوده است.
مورخان اسلامی چون بیهقی، ابن خلدون و خواجه رشیدالدین، مطالب سودمندی دربارهٔ معماری و معماران نوشتهاند؛ از جمله نوشتهاند معماران از علوم ریاضی و هندسه اطلاع داشتند و در احداث بناها قبل از هر چیز به طراحی و نقشهکشی مبادرت میورزیدند. فارابی فیلسوف بزرگ ایران میگوید معماری مبتنی بر علم الحیل است و حیل، مهارت، هنر و فنی است که با کار استادانه و هنرمندانه در اشکال هندسی نشان داده میشود. هندسه مبنای معماری بود و معمار بسیار ماهر و استاد را مهندس میگفتند که به معنای هندسه دان است.
همچنین متونی در دست است که در آنها از هندسه و طرحهای هندسی برای معماران بحث میشود و سراسر این کتابها دارای توضیحاتی است که به معماری عملی ارتباط پیدا میکند. بخشی از کتاب مفتاح الحساب نوشته جمشید کاشی ریاضیدان و منجم عصر تیموری، به معماری اختصاص یافته و در آن بخش از روشهای ساختن طاق و گنبد و مقرنس بحث میکند، از انواع طاقهایی که او شرح میدهد برخی را در بناهای تیموری میتوان دید.
معماران، استادکاران، بنایان و دیگر گروههای وابسته به علم معماری، با آگاهی کامل از فن معماری و با ابتکار و ابداعات خاص خود و رعایت کامل اصول هندسه و مهارتهای سنتی و همچنین الهام از عقاید دینی فضای معماری ایران را شکوهی جاودانه بخشیدند.
مسئولیت ساخت بنا نیز به عهده گروههای متعددی بوده است؛ مثلاً گروهی مسئول احداث ساختمان تا مرحله سفت کاری، و گروهی مسئول تزیینات بنا مانند آجرکاری، گچبری و کاشیکاری بودهاند. همچنین بین استادکاران، سلسله مراتبی وجود داشته، مانند مهندس، معمار، بنا، سرکارگر، سنگکار، گچکار، کاشیکار و کارگر ساده که هر یک مسئولیت خاصی داشتند.
لازم به یادآوری است که معماران ایرانی به علت فروتنی از ثبت کردن نام خود بر بناها خودداری میکردند؛ به همین علت جز تعدادی از بناها که نام معمار یا سازنده آن مشخص شد، بقیه فاقد نام استادکار یا سازنده آن است.
مصالح ساختمانی
مصالحی که در ایجاد بناهای دوره اسلامی به کار رفته متنوع است.
آجر از مهمترین مصالح ساختمانی در ایران قبل و بعد از اسلام بوده است. آجرهای به کار رفته در معماری عموماً مربع شکل است که در کارگاههای آجرپزی در سراسر ایران ساخته میشد. آجر علاوه بر استفاده در ساختن بدنه بنا برای تزیین آن نیز نقش مهمی داشت و از اوایل اسلام تا دوره تیموری تزیین بیشتر بناها با آجرکاری است. همچنین از آجرهای تراشدار و قالبی نیز استفاده میشد. آجرهای پخته رنگهای گوناگونی چون زرد کمرنگ، قرمز و قرمز تیره داشته که بیشتر در ابعاد ۳*۲۰*۲۰، ۵ *۲۰*۲۰، ۵ * ۲۵* ۲۵ سانتیمتر ساخته میشد و در قسمتهای مختلف بنا مانند ایوانها، طاقنماها، گنبدها، منارهها و اتاقها به کار میرفت (برجهای خرقان، گنبد قابوس، مناره مسجد ساوه).
گچ از دیگر مصالح ساختمانی است که در تمامی ادوار، در معماری استفاده شده است. از آنجایی که گچ از مصالح ارزان قیمت بوده و زود سفت میشده است، کاربردهای متعدد داشته و مورد توجه معماران بوده است. گچبری برای آراستن سطوح داخلی بناها، نوشتن کتیبهها، تزیین محرابها، زیر گنبدها و ایوانها به کار میرفته است. بسیاری از بناهای عصر سلجوقی و ایلخانی با گچبری تزیین شدهاند. اهمیت گچبری در بناهای اسلامی به حدی بود که هنرمندان این رشته به «جصاص» معروف بودند ونام بسیاری از این هنرمندان در کتیبههای بناها به یادگار مانده است. علاوه بر این، هنرمندان گچبر در قرن پنجم تا دهم هجری از شیوههای گوناگونی مانند گچبری رنگی، گچکاری وصلهای، گچکاری توپر و توخالی، گچبری مشبک و گچبری مسطح و برجسته استفاده کردهاند (مانند اصفهان: محراب اولجایتو، زنجان: گنبد سلطانیه، همدان: گنبد علویان و اشترجان: محراب اشترجان).
استفاده از کاشی برای تزیین و همچنین استحکام بخشیدن به بناها از دوره سلجوقی آغاز شد و در طی قرون متمادی بویژه در عهد تیموری و صفوی به اوج رسید. کاشی نقش عمدهای در تزیین بناهای دوره اسلامی داشت و با شیوههای متفاوت توسط هنرمندان کاشیکار به کار میرفت. استفاده از کاشیهای یک رنگ، کاشی هفت رنگ، کاشی معرق و تلفیق آجر و کاشی در دورههای سلجوقی، ایلخانی و تیموری و صفوی در تزیین بنا مرسوم بوده و تا عصر حاضر ادامه یافته است. تزیین بخشهای گوناگون بنا، از پوشش گنبد و مناره گرفته تا سطح داخلی بنا و زیر گنبد و دیوارها و محراب با کاشیهای مختلف، بویژه کاشیهای معرق، به بناهای مذهبی و غیر مذهبی ایران دوره اسلامی زیبایی خاصی بخشیده است (مانند گناباد: مسجد گناباد و غیاثیه، خرگرد: مدرسه خرگرد، مشهد: مسجد گوهر شاد، تبریز: مسجد کبود، اصفهان: مسجد شیخ لطفالله و مسجد امام). در دوران معاصر نیز استاد علی پنجه پور زیباترین آثار کاشی کاری سنتی را اجرا نموده است.
از دیگر مصالح ساختمانی معمول در معماری ایران خشت است. در دوره اسلامی یا تمامی بنا از خشت بوده یا بخشی از دیوارها از خشت و بقیه از آجر بوده است. از آنجایی که مقاومت خشت در برابر باد و باران و برف اندک است، بناهای خشتی زیادی از روزگاران گذشته باقی نمانده است.
در معماری اسلامی از سنگ برای کار در شالوده، بدنه، فرش کردن کف و تزیین بنا استفاده میشد. گرچه به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی استفاده از سنگ در برخی نقاط چون آذربایجان بیشتر دیده میشود، اما بهرهگیری از آن تقریباً در سراسر ایران مرسوم و متداول بوده است. استفاده از سسنگ در پی بنا و دیوارها اهمیت ویژهای داشت و برای ساختن کتیبهها سنگهای گوناگونی چون سنگ سیاه، سنگ آهک، سنگ مرمر ـ که با دقت تراشیده و گاهی حجاری میشد ـ به کار میرفت (مرند: کاروانسرای مرند، شیراز: مسجد جامع، کاشان: کتیبههای مسجد میدان).
استفاده از چوب برای ساختن در، پنجره، صندوقهای ضریح، ستونها و تیر سقف و چهار چوب، از ویژگیهای معماری اسلامی است که در ناحیه مازندران و گیلان رواج بیشتری داشته است. درختهای تبریزی، سپیدار، چنار، کاج و گردو از جمله درختهایی بودند که از چوب آنها برای بخشهای گوناگون بنا استفاده میشده است (ورامین: مسجد مامع، تبریز: ارگ علیشاه، ساری: امام زاده صالح).
کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر و همچنین بناهای باقیمانده از ادوار مختلف اسلامی نشان میدهد که از شیشههای الوان به رنگهای سرخ، آبی، بنفش و سبز برای تأمین روشنایی و تزیین در و پنجره و قابهای گنبد خانه و شبستانها استفاده میشده است. همچنین مطالعه متون تاریخی و مشاهده مینیاتورهای قرن ششم تا دوازدهم هجری نشان میدهد که شیشه، کاربرد وسیعی داشته است (خرگرد: غیاثیه، شاه زند: مقبره شیری بکا آقا، اصفهان: عالی قاپو).
فناوریهای جدید و معماری اسلامی
با بوجود آمدن تکنولوژیهای جدید و مصالح ساختمانی نوین تناقضاتی در طراحی معماری و سازه ساختمان به وجود آمد که پیادهسازی اینگونه معماری را در ساختمانهای جدید با مشکل روبه رو ساخت. درحال حاضر مدل سازی اطلاعات ساختمان به عنوان یک رویکرد جدید به عنوان مدل سه بعدی پارامتریک از خصوصیات ساختمان امیدها را برای بکارگیری این نوع معماری در ساختمانهای نوین و کاهش چالشهای طراحی و پیادهسازی آن زنده کرده است.
- . محمدی نژاد، م. (١٣٨٣) حکمت معماری اسلامی، نشریه علمی، پژوهشی دانشکده هنرهای زیبا، شماره ١٩، پاییز ٨٣، ص٥٩ -٥٨
- هیلن براند، 1377
- http://ebtekarnews.com/news.php?id=7858
- http://ebtekarnews.com/?newsid=9285
- مک ایودی کالین، (1367)، اطلس تاریخی جهان، ترجمه فاطمی فریدون، تهران، نشر مرکز
- هیلن براند روبرت، (1383)، معماری اسلامی، ترجمه آیتاللهزاده شیرازی باقر، چاپ دوم، تهران، انتشارات روزنه
- بلر شیلا و ام بلوم جاناتان، (1381)، هنر و معماری اسلامی، ترجمه اشراقی اردشیر، چاپ اول، تهران، انتشارات سروش
- ستوده بیدختی، امیرحسین، 1394، پتانسیل بکارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان در معماری ایرانی-اسلامی،https://www.researchgate.net/publication/284448022____